-=♥  قــلـــب  کــــوچــیـک  مــن  ♥=-

ساخت وبلاگ

امکانات وب

مثلا اگه میشد خیلی رک بهش بگم نرو

بتونم بغلش کنم و گریه کنم و بگم یکی از دلخوشیهام ه برای توی این گروه بودن

و مثلا نه بپرسه و نه بفهمه که عزیز دلم ه

ولی باعث بشم نره

-=♥  قــلـــب  کــــوچــیـک  مــن  ♥=-...
ما را در سایت -=♥  قــلـــب  کــــوچــیـک  مــن  ♥=- دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amujun53 بازدید : 80 تاريخ : پنجشنبه 1 دی 1401 ساعت: 3:13

هفته پیش، اومدم توی وبلاگم بنویسم که میخوام باهاش تلفنی حرف بزنم و هی بدقولی میکنهاومدم بنویسم یه زنگ زدن ساده چیه؟ همینم دریغ میکنهباورم نمیشد که اسم نازنینش روی گوشیم افتادگفته بود زنگ میزنه، ولی فکر میکردم ده شب به بعد از سرکار بر میگردهخلاصه که ناراحتیم رو بهش گفتمو شاید خورد توو ذوقششاید هم اون چهل و چند دقیقه که با هم حرف زدیم، بالاخره یه چیز خوبی شنیده باشهشاید امیدی باشه که به یه دلیلی که فقط خدا میتونه راست و ریسش کنه،باز هم بتونم باهاش تلفنی حرف بزنموالا چهل دقیقه واسه من بیست دقیقه گذشتکاش یه جادو وجود داشت که وقتی توو وبلاگم ازش حرف میزدم زنگ میزدکاش یه جادویی بود که میشد بهش فکر نکنم (وقتایی که هیچ بهش فکر نمیکنم یه نشونه ازش پیدا میشه)دوست داشتم تولدم رو تبریک میگفتچون تولد اون دختر رو تبریک گفته بود و دلم سوخت -=♥  قــلـــب  کــــوچــیـک  مــن  ♥=-...ادامه مطلب
ما را در سایت -=♥  قــلـــب  کــــوچــیـک  مــن  ♥=- دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amujun53 بازدید : 86 تاريخ : پنجشنبه 1 دی 1401 ساعت: 3:13